معنی گیاه دارویی خرگوشک
واژه پیشنهادی
حل جدول
بارهنگ
گیاه خرگوشک
بارهنگ
گیاه دارویی
شیرین بیان
اپیکا
گیاه دارویى خرگوشک
بارهنگ
گیاه دارویی نانخواه
زنیان
نوعی گیاه دارویی
تاتوره
گیاه دارویی پیگن
سداب
گویش مازندرانی
خرگوشک، خرگوش زمینی که نوعی علف وحشی زردرنگ و بسیار تلخ...
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) خرگوش کوچک، بار هنگ.
لغت نامه دهخدا
خرگوشک. [خ َ ش َ] (اِ مصغر) مصغر خرگوش یعنی خرگوش کوچک. (از ناظم الاطباء) (از شرفنامه ٔ منیری) (از آنندراج) (از برهان قاطع). || نام گیاهی است دوائی و قابض و دفع اسهال کند و آنرا بعربی آذان الارنب خوانند و آن نوعی از لسان الحمل است و بعضی گویند گیاهی است که اسبغول تخم آن است. (برهان قاطع). خمخم. (بحر الجواهر). خُبّه. (مهذب الاسماء). جرغوک. جرغون. (شرفنامه ٔ منیری). زبان بره. نوعی بارتنگ. گل ماهور.
فرهنگ معین
(خَ شَ) نک بارهنگ.
فرهنگ عمید
گُل۱ * گل ماهور
معادل ابجد
1413